loading...
صدای کاروان
طوایف و گروه های نژادی كاروان
ساكنان اهالی كاروان بلوچ وبیشترشان از طایفه سنگله بوده و تعداد كمی سیاهپــوسـت کــه ظــاهـراً باقیمانده دورا ن برده فروشی میباشـند واز افریقا به اینـجا آورده شــده اند وجـود دارد و نـیز تعـدادی سالاری كه از طایفه جت میباشند در این منطقه زندگی میكنند .ولی همانطور كه گفته شد اكثر جمعیت كاروان را طایفه سینگله تشكیل میدهد كه سرگذشت آن بنا به گفته طوایف منجمله مـرحــوم شـــهـداد اسماعیل زهی ( كاروانی ) شاعر ونسب شناس معاصر كاروان بدینگونه است .

در آن زمانی كه كاروان تحت نظر حاكم كِچ بود شَرُّح پسر عالی سرپرستی قوم خویش را به عهده داشت .وقتی حاكم كِچ به منطقه كاروان آمد از این قوم مالیات خواست وگفت: اگر حاضر به پرداخت مالیات نشوید باید به خدمت نظامی حاكم در آیید آنها شرط دوم را پذیرفتند وپس از چند روز شَرُُّح با تنی چند از قوم خود برای معرفی خویش به حاكم كِچ به آنجا رفت.چندگروه دیگر كه تحت حمایت حاكم بودند در آنجا حضور داشتند در موقع غروب حاكم كِچ به غلامش دستور داد تامقداری خوشه برنج ویك سنگ (سنگی كه خوشه هارا از برنج جدا میكنند) به هر گروه بدهد تا برنج را برای شام آماده كند .غلام چنین كرد همه گروهها كارشان را شروع كردند ولی شَرُِح از گرفتن سنگ و خوشه های برنج امتناع ورزید و به غلام گفت : به حاكم بگو ما برنج نمی كوبیم زیرا ما آمده ایم كه فعالیت نظامی انجام بدهیم نه اینكه مثل غلامان برنج آرد كنیم ما امشب اینجا هستیم و فردا منطقه شمارا ترك خواهیم گفت .وقتی غلام قضیه را برای حاكم تبیین كرد، حاكم گفت هر كجا می خواهند بروند ولی وزیر اصرار كرد و گفت اینها حتما مردم فعال وآزاده ای هستند ودر آینده برای ما فعالیتهای نظامی میكنند وحاكم پذیرفت و دستور داد به گروه شَرُّح غذای آماده بدهند واز آنجا لقب سنگله به انها اختصاص یافت یعنی كسانی كه سنگ حاكم را رها كرده اند ( ساكنان كاروان و بلك ) .

در زمانهای دور همه ساكنان كاروان را به عنوان سینگله میشناختند ولی امروزه این طایفه بزرگ به تیره های مختلفی تقسیم شده كه به آنها زیی( زهی) میگویند و زه در زبان بلوچی به معنی نبیره میباشد و ظاهرا این افراد خود را به جد بزرگی كه در دوران خود ریش سفید قبیله بوده نسبت میدهند ودر واقع همه این زیرمجموعه ها به همان اصل بزرگ سینگله میرسند مانند : میرانزهی ، شاهوزهی ،بهرامزهی ، ژلی زهی ،لهدادزهی،إلو زهی ،صابرزهی ،ماریف زهی ، اسماعیل زهی ، محمدزهی میباشند .وهمه اینها بعد ازپنچ نسل ( بعضی از پدر بعضی از مادر) به شَرُح عالی به بانی طایفه سینگله میرسند واینها طوایفی هستند كه خود نسبشان به چاكر میرسد .

منبع : http://zarabadkarevan.mihanblog.com

امضای کاربر : اگر روزی هیچ مشکلی سر راهم نبود، میفهمم که راه را اشتباه رفته ام .

 
وجه تسمیه منطقه کاروان
کاروان متشکل از دو کلمه ی (کار و روان) میباشد و اکنون نام منطقه ای است در جنوب استان سیستان وبلوچستان در آخرین نقطه ی مرزی بین دو استان سیستان وبلوچستان و هرمزگان واقع میباشد و علت نامگذاری این منطقه به کاروان براساس آنچه که بزرگان محل میگویند این است که گروهی از بلوچها در عهد حضرت عمر (رض) به اسلام گرویدند و ایران را به قصد عراق و شام ترک کردند و زمانی که امام حسین(ع) به دستور یزید به شهادت رسید وضعیت عراق و شام دگرگون شد. بر اثر این دگرگونیها و نابسامانیها بلوچها از آنجا به ایران و پاکستان(مکران) نقل مکان کردند. بعد از مدتی گروهی از بلوچهای پاکستان این دیار را به قصد شام(سکونتگاه قبلی أبا و اجدادی خویش) ترک گفتند. سرپرستی این گروه را سه نفر به نامهای: اسماعیل فرزند دوستین و عالی فرزند محمد و اسماعیل به عهده داشتند. آنها تا ساحل پسنی با هم بودند و از آنجا به بعد از همدیگر جدا شدند. اسماعیل بن دوستین با افراد خویش از راه دریا به سفرش ادامه داد آنها در طول روز مسیر دریا را طی میکردند و شبها در ساحل به استراحت می پرداختند. آنها پس از چندین شبانه روز به ساحل گالک (واقع در جنوب بخش زراباد فعلی)رسیدند و از شرایط جغرافیایی منطقه متأثر شده و تصمیم گرفتند دراین منطقه سکونت گزینند. و اسماعیل به قومش دستور میدهد کـــاری روان سازند... سرانجام نام کـــاروان از همین دو کلمه «کار» و «روان» تشکیل شد.



zarabad.karevan.mihanrlog.com:منبع

تعداد صفحات : 2

درباره ما
این وبلاگ در جهت شناخت کاروان بزرگ می باشد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    قهرمان لیگ ایران در سال 92-93
    آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 24
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 16
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 27
  • بازدید سال : 70
  • بازدید کلی : 1,060